ایرج مصداقی  
تماس
زندگینامه
از سایت‌های دیگر
مقاله
گفت‌وگو
صفحه‌ی نخست


نگاهی به مواضع مجاهدین، راه توده، اکثریت و «سبز» ها در رابطه با انتخاب فرانسوا اولاند

ایرج مصداقی

پیروزی فرانسوا اولاند در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه شرایطی را به وجود آورد که نه تنها جمهوری اسلامی با همه‌ی جناح‌بندی‌هایش، اعم از «اصولگرا» و جریان «انحرافی» و «خواص بی‌بصیرت» و «اصلاح‌طلب» و اهل «فتنه» و «شورای هماهنگی راه سبز امید» و «جنبش سبز» و ... بلکه همه‌ی بخش‌های اپوزیسیون  از حزب توده گرفته تا مجاهدین نیز به استقبال او روند و هریک به گونه‌ای شور و شوق خود را از انتخاب او ابراز دارند!

در سطح بین‌المللی نیز آمریکا و اسرائیل و یهودیان فرانسه از انتخاب اولاند ابراز نگرانی کرده و بر عکس مسلمانان فرانسه به نفع اولاند رأی داده‌اند و رسانه‌های رژیم آن را شکست «صهیونیسم» تبلیغ می‌کنند.

دلایل رژیم و جناح‌بندی‌هایش برای این شور و اشتباق قابل فهم و منطقی است چرا که در سی سال اخير، هيچ يک از دولت‌های فرانسه به اندازه‌ی دولت سرکوزی علیه جمهوری اسلامی سخت‌گيری و در سیاست‌های منطقه‌ای بر ضد منافع این کشور عمل نکرده است.  

همچنین تردیدی نیست که انتخاب فرانسوا اولاند به نفع طبقه‌ی متوسط و فقیر فرانسه و کسانی که از سیاست‌های «ریاضت‌طلبانه» در سطح اروپا رنج می‌کشند خواهد بود و بایستی از سوی آنان مورد استقبال قرار گرفته و برای این پیروزی جشن و پایکوبی برپا کنند. 

آن‌چه می‌ماند موضعی است که اپوزیسیون رژیم در مقابل این انتخاب اتخاذ می‌کند که بیش از هرچیز در نظر نگرفتن «منافع ملی» است.

در این‌ نوشته نگاهی خواهم داشت به مواضع مشترک مجاهدین، راه توده، اکثریت و سبز‌ها به عنوان دو سر طیف اپوزیسیون در خارج از کشور در ارتباط با شکست سرکوزی و انتخاب اولاند.

 

***

حمایت مجاهدین از کاندیدای رقیب نیکلای سرکوزی تنها به انتخابات این دوره‌ی ریاست جمهوری فرانسه محدود نمی‌شود. در انتخابات قبلی نیز که رقابت بین نیکلای سرکوزی و سگولن رویال کاندیدای حزب سوسیالیست بود مجاهدین نه تنها به حمایت از رقیب سرکوزی پرداختند بلکه با بسیج اعضا و هواداران خود و «شورای ملی مقاومت» از سراسر اروپا، در کمپین انتخاباتی سگولن رویال شرکت کرده و روی اسبی که از پیش معلوم بود شکست خورده است شرط‌بندی کردند. (برای دیدن تصاویر اعضای شورای ملی مقاومت و مجاهدین در کمپین انتخاباتی سگولن رویال به آدرس زیر مراجعه کنید) (۱)

 

http://www.iranliberty.com/nukes/galerie/royal/pages/P5011881.htm

 

انگیزه‌ی مجاهدین در حمایت از رقبای سرکوزی در دو انتخابات گذشته ریاست جمهوری فرانسه، برخلاف آن‌چه در سه دهه‌ی گذشته مطرح‌ کرده‌اند ربطی به مواضع نامزدها در رابطه با رژیم و یا دوری و نزدیکی آن‌ها از سیاست «استمالت» و اتخاذ یک موضع قاطع و آشکار علیه رژیم نداشت.

نگاهی گذرا به مواضع و عملکرد نامزدهای انتخاباتی فرانسه روشن می‌کند که اتفاقاً مجاهدین در هر دو دوره در کنار کسانی قرار گرفتند که مواضع نرمتر و سازشکارانه‌تری در رابطه با رژیم و معضلات منطقه‌ای داشتند.

در جریان مبارزه انتخاباتی سال ۲۰۰۷ برای هر ناظر مستقلی روشن بود که مواضع سرکوزی در ارتباط با رژیم به مراتب قاطع‌تر از رقبای انتخاباتی‌اش و از جمله سگولن رویال کاندیدای حزب سوسیالیست که مواضع شخصی محکمی هم در رابطه با رژیم داشت خواهد بود. کما این که در ۵ سال گذشته شاهد بودیم سرکوزی در میان کشورهای اروپایی قاطعانه‌ترین مواضع را در ارتباط با رژیم داشت و در جریان حمله‌ی نظامی به لیبی و تشکیل «ارتش آزادی‌بخش لیبی» نه تنها محکم‌ترین مواضع را اتخاذ کرد بلکه پیش‌قدم نیز بود و فرماندهی عملیات را به عهده داشت. در رابطه با سوریه و تشکیل «ارتش آزادیبخش» آن نیز نیکلای سرکوزی سرآمد دیگر همتایانش در اروپا و آمریکا بود. یعنی مواضع دولت سرکوزی چه در ارتباط با رژیم و چه در ارتباط با لیبی و سوریه همان ‌چیزی بود که مجاهدین خواستارش بودند. تنها نقطه ضعف سرکوزی در رابطه با رژیم مبادله‌ی کلوتید رایس با وکیلی راد تروریست رژیم بود. با این حال مجاهدین که در عمل سرکوزی را تجربه کرده و قاطعیت نسبی او در برابر رژیم را در عمل دیده‌ بودند به سمت کاندیدایی میل کردند که تجربه‌ی کار دولتی نداشت.

 

موضوع دشمنی مجاهدین با سرکوزی بر می‌‌گردد به این که در جریان حمله‌ی نیروهای فرانسوی در ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ به اورسورواز و دستگیری مریم رجوی و بیش از ۱۶۰ مجاهد، سرکوزی وزیر کشور بود و دستور عملیات را داده بود و از دریچه‌ی منافع گروهی این گناهی است نابخشودنی. هرچند سرکوزی شخصاً نمی‌توانست در این مورد تصمیم‌گیرنده باشد و «منافع ملی» فرانسه پشت آن بود.

در نگاه مجاهدین از برکناری کسی که روزی علیه «رهبری» آن‌ها عمل کرده هرچقدر هم که ضد رژیم باشد و همسوی خط مورد نظر آن‌ها حرکت کرده باشد بایستی ابراز خوشحالی کرد و از نیروی جایگزین او هرچند به خط «استمالت» از رژیم نزدیک‌تر باشد حمایت کرد.  

 

ذکر این نکته ضروری است که برخلاف انتخابات ۲۰۰۷ که دولت جمهوری اسلامی آشکارا به مخالفت با سگولن رویال می‌پرداخت در این دوره تمامی رسانه‌های رژیم و مقامات دولتی به حمایت از اولاند برخاستند. مخالفت با رویال قبل از هرچیز بر می‌گشت به ماهیت زن ستیزانه‌ی رژیم که هیچ‌گاه با رهبران زن کشورها میانه‌ی خوبی نداشته‌ است. کما این که پس از انتخاب خانم دیلما روسف به ریاست جمهوری برزیل روابط گرم و صمیمی رژیم با برزیل رو به وخامت گذاشت.

 

در انتخابات اخیر ریاست جمهوری فرانسه اگرچه مجاهدین مانند ۵ سال قبل با تمام قوا به میدان نیامده و در کمپین انتخاباتی اولاند شرکت نکردند اما آن‌چنان از نتایج دور اول انتخابات ریاست جمهوری فرانسه به وجد آمدند که منتظر برگزاری دور دوم انتخابات نشده و برخلاف عرف معمول مریم رجوی در تاریخ ۴ اردیبهشت ۱۳۹۱پیروزی فرانسوا اولاند دبیرکل پیشین حزب سوسیالیست فرانسه را «از جانب مردم و مقاومت ایران تبریک گفت.»
در این پیام «خانم رجوی  پیروزی فرانسوا اولاند را بخاطر دفاع درخشان او از حقوق بشر و دمکراسی  و همچنین قرار گرفتن در جانب مردم و مقاومت ایران در سخت ترین شرایط پس از ۱۷ ژوئن، پیروزی درخشان وجدان و ارزشهای تاریخی فرانسه در برابر حکومت دینی و در برابر بی عدالتی و فاشیسم و بنیادگرایی توصیف کرد .»

 

http://www.hambastegimeli.com/index.php?option=com_content&view=article&id=35525:2012-04-23-21-40-00&catid=21:2010-01-17-21-49-36

 

لازم به یادآوری است که رویکرد شخصیت‌ها و احزاب سیاسی در اروپا و ‌آمریکا هنگامی که در مقام اپوزیسیون هستند با زمانی که در قدرت‌اند کاملاً متفاوت است. آینده نشان خواهد داد که فرانسوا اولاند در «راحت‌ترین شرایط» هم در کنار «مقاومت» قرار نخواهد گرفت.

 

مریم رجوی پس از پیروزی اولاند در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری فرانسه و شکست نیکلای سرکوزی در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ ضمن ارسال پیامی مجدداً «پیروزی درخشان آقای فرانسوا اولاند را از سوی مردم و مقاومت ایران تبریک» گفته و اضافه کرد : « این پیروزی، «بهار تغییر در فرانسه» است. مردم فرانسه با انتخاب شایسته خود دوران جدیدی را در تاریخ کشورشان آغاز کردند. پیروزی فرانسوا اولاند پیروزی ارزشهای فرانسه، پیروزی حقوق بشر و دموکراسی و احیای فرانسه مهد حقوق بشر است. مردم فرانسه با این انتخاب تاریخی این درایت را از خود نشان دادند که وفاداری به اصول، اخلاق در سیاست، رد تبعیض و شوینیسم، عدالت قبل از هر چیز، چیرگی ارزش‌های انسانی و تغییر همین الان را انتخاب برگزینند. این پیروزی فراتر از مرزهای فرانسه می‌رود و ملاهایی که بیرحمانه در ایران حکم می‌رانند اولین بازندگان آن خواهند بود. مقاومت ایران نیز، همچون همه شیفتگان آزادی، بسیار آرزو داشت  که فرانسه جایگاه خود را در جهان باز یابد و مدافع ارزشهای جهانشمول برای ملت‌هایی باشد که درد می‌کشند. این زمان اکنون فرا رسیده است.»

مریم رجوی همچنین در پیام تبریک خود به فرانسوا اولاند می‌افزاید: «امیدوارم شعار بر حق تغییر و عدالت شامل همه پهنهها گردد و بویژه در عرصه بین‌المللی حق آزادی و عدالت و حق مقاومت مردم ایران در برابر فاشیسم دینی حاکم بر ایران را  که در جهان امروز بزرگترین تهدید صلح وامنیت است در بربگیرد.

مردم ایران خواهان پایان دادن به سیاست استمالت از ملایان اتمی و از تروریسم و دیکتاتوری دینی هستند. این خواست عمومی و برحق مردم خاورمیانه از تهران تا بغداد و دمشق است. 

مطمئناً مردم فرانسه با انتخاب شما به عنوان رئیس جمهور، به آرزوهای خود برای آینده بهتر، دست خواهندیافت و شما ثابت خواهید کرد شایسته مسئولیت بزرگی هستید  که در بهار تغییر فرانسه که طلیعه تغییر در اروپاست، تاریخ و مردم فرانسه به شما محول کرده‌اند.»

 

http://www.maryam-rajavi.com/index.php?option=com_content&view=article&id=722:-l-r-&catid=17:2009-08-05-07-59-30&Itemid=49

 

صرف‌نظر از شعارهای انتخاباتی که نامزدها می‌دهند،با توجه به ساختارهای سیاسی موجود در اروپا و آمریکا و نزدیکی برنامه‌ی احزاب، «بهار تغییر» آرزویی است که نه تنها در فرانسه بلکه در هیچ از کشورهای اروپایی به شکلی که موجد تغییرات گسترده باشد محقق نخواهد شد. چنانچه تجربه نشان می‌دهد شعار «تغییر» اوباما نیز تحول گسترده‌ای را در سیاست داخلی و خارجی آمریکا به وجود نیاورد.

از همه مهم‌تر بایستی توجه داشت که تغییرات را نه افراد بلکه سیستم‌ها به وجود می‌آورند. چنانچه افتضاح نیویورک در سال گذشته پیش نیامده بود امروز به جای فرانسوا اولاند، دومینیک استراوس کان، رئیس سابق صندوق بین‌المللی پول که علاوه بر پرونده‌ی نیویورک دادگاهی در فرانسه نیز او را به «ترویج روسپی‌گری» و «قوادی» و عضویت در حلقه‌ «کارلتون» که روسپی‌ها را به هتل‌ها و مهمانی‌ها دعوت می‌کرده متهم کرده، با ارائه‌ی همین شعارها و برنامه، کسوت ریاست جمهوری فرانسه را به تن داشت و پیش برنده خط «بهار تغییر در فرانسه» معرفی می‌شد.

 

اگر چه پیروزی اولاند احتمالاً به بهبود نسبی وضعیت طبقه متوسط فرانسه خواهد انجامید اما این پیروزی برخلاف پیش‌بینی مریم رجوی به شکل مورد نظر «فراتر از مرزهای فرانسه» نخواهد رفت و «ملاهایی که بیرحمانه در ایران حکم می‌رانند» نه تنها «اولین بازندگان آن» نخواهند بود، بلکه می‌توانند از آن متنفع هم بشوند.   

 

درست است که «مردم ایران خواهان پایان دادن به سیاست استمالت از ملایان اتمی و از تروریسم و دیکتاتوری دینی هستند» و «این خواست عمومی و برحق مردم خاورمیانه از تهران تا بغداد و دمشق است.» اما چنانچه به این موضوع باور عمیق داشته باشیم قطعاً برای کمک به تحقق آن سرکوزی چنانچه نشان داد نسبت به اولاند آمادگی بیشتری داشت. آینده نشان خواهد داد که مجاهدین انتخاب درستی نداشته‌اند.

 

اگر از پیام‌های تبریک مریم رجوی با این توجیه بگذریم که او تلاش می‌کند ریاست جمهوری فرانسه را در مسیر مورد نظر خود تقویت کند و یا فضای کار بیشتری در فرانسه برای خود ایجاد کند رقص و پایکوبی اعضای مجاهدین در اشرف و لیبرتی را که گفته می‌شود «به کوری چشم ديکتاتوری خون آشام آخوندها» صورت گرفته به جز خوش‌خیالی محض و یا بی‌خبری مفرط از چرخش روزگار چه می‌توان نامید؟

 

http://www.mojahedin.org/pages/detailsNews.aspx?newsid=109532

 

آیا به آن‌ها گفته نشده که آخوندها در «ام‌القرا» «به کوری چشم دشمنان نظام» برای شکست سرکوزی به «پایکوبی» پرداختند و بر عکس در آمریکا دولتمردان آمریکایی اعم از ساکنان کاخ سفید و رقبایشان به خاطر سیاست واگرایی که احتمال می‌رود فرانسه در پیش بگیرد از رقیب او سرکوزی حمایت می‌کردند.

 

می‌گویند سالی که نکوست از بهارش پیداست. فرانسوا اولاند هنوز قدرت را در الیزه به دست نگرفته در اولین قدم نماینده‌ی غیررسمی‌اش میشل روکارد (نخست وزیر سابق فرانسه) را برای اعلام آمادگی دولت فرانسه به منظور کنار آمدن با رژیم به تهران می‌فرستد تا رایزنی‌های لازم پیشاپیش صورت بگیرد.

لازم به یادآوری  است در سال ۱۹۹۶ «میشل روکارد» نماینده حزب سوسیالیست در پارلمان اروپا از ابتکاری که خواستار تحریم اقتصادی رژیم و حمایت از مریم رجوی بود پشتیبانی به عمل آورده و بیانیه‌ی مزبور را امضا کرد.  

 

بایستی توجه داشت که فرانسه در دوران نخست‌وزیری میشل روکارد روابط دیپلوماتیک با رژیم ایران را که قطع شده بود دوباره برقرار کرد. قرارداد نهایی بین دو دولت در 29دسامبر ۱۹۹۱ توسط وزیر خارجه رولان دوما امضا شد. قراردادی که بخشی از آن مخفی باقی ماند. این بخش از قرارداد می‌تواند تحویل اورانیوم غنی‌شده به رژیم بر اساس قرارداد ارودیف بوده باشد. در دوران مزبور فرانسه به منظور نشان دادن حسن نیت انیس نقاش تروریست بین‌المللی را نیز به رژیم هدیه داد.

 

همچنین رولان دوما اخیراً با انتشار کتاب «رولان دوما، ضربه‌ها و جراحت‌ها» از ديدگاه رژیم در نياز داشتن به نيروگاه‌هاي هسته‌اي دفاع کرده و به نمایندگی از سوی رژیم می‌گوید : «آنچه حقيقت است اين است كه ايراني‌ها مي‌خواهند برنامه هسته‌اي صلح‌آميز خود را ادامه بدهند و همه گزارش‌ها بر عدم وجود سلاح اتمي [در ايران] تاكيد مي‌كند». 

دوما به عنوان یکی از چهره‌های برجسته‌‌ی سوسیالیست‌ها قصد داشت علیه نیکلا سرکوزی، رییس‌جمهور این کشور به جرم ارتکاب جنایت برضد بشریت در لیبی شکایت کند، او معتقد بود عملیات نظامی ناتو در لیبی، به جای حمایت از غیرنظامیان بلای جان آنها شده است.

این در حالی بود که وی پس از کشتار ۶۷ تلاش زیادی برای نزدیکی به رژیم انجام داد و بعداً وکالت رژیم را هم به عهده‌ گرفت.  

دوما در ارتباط با خودش به عنوان معمار روابط فرانسه و رژیم می‌گوید:‌

 

او (میتران) شخصی را در پست وزیر خارجه گذاشته بود ( اشاره به خودش) که موضع جانبدارانه (از ایران) را داشت و این امر بود که روابط ایران و فرانسه را تسهیل کرد ولی بعد از من کسانیکه بر این پست تکیه زدند با پیش ذهنیت‌های خودشان و با استفاده از کلماتی که ایران را به خشم می‌آورد و عصبانی می‌کند روابط را خدشه دار کردند.

http://strategicreview.org/1388/09/10

 

از بین رفتن وحدت نظر نسبی میان اروپا و آمریکا که یکی از ملزومات اصلی فشار بر رژیم است در اولین مواضع دولت اولاند خود را نشان می‌دهد. شکاف در میان مواضع آمریکا و فرانسه بر سر بیرون کشیدن نیروهای فرانسوی از افغانستان یکی از نشانه‌های تزلزل این وحدت است که با اختلاف نظر آلمان و فرانسه بر سر برنامه ریاضت اقتصادی تشدید خواهد شد.  

 

نکته‌ی قابل تأمل آن که در خارج از کشور و در میان گروه‌‌های ایرانی سایت پیک نت و راه‌توده که راست‌ترین بخش‌های حزب توده‌ را تشکیل می‌دهند و از طرف این حزب به همراهی و همگامی با رژیم متهم می‌شوند نیز بیش از همه از «بیرون رانده شدن سرکوزی از کاخ الیزه» ابراز خوشحالی کرده‌اند. آن‌ها که تمامی سیاست خود را در راستای استمالت از رژیم گذاشته‌اند نیز از این که «مردم فرانسه با درایت کامل فردی را که اعتبار ریاست جمهوری در فرانسه را خدشه دار کرده بود از سکوی قدرت پائین کشیدند» به شادمانی پرداختند و اعلام داشتند که «پیروزی چپ فصل نوینی را نه تنها در تاریخ فرانسه، بلکه در تاریخ اروپا و جهان آغاز خواهد کرد.» 

 

http://pyknet.net/1391/11ordibehesht/18/page/france.php

 

از طرف دیگر سازمان فدائیان اکثریت از مدافعان پیگیر سیاست «استمالت» از رژیم نیز ضمن شادباش انتخاب اولاند در لفافه‌ی شعار پر طمطراق «خاورمیانه‌ عاری از سلاح اتمی» که رژیم آن را سر می‌دهد تا به بهانه‌ی اتمی بودن اسرائیل به سلاح اتمی دست یابد از وی خواسته است تا زمینه سازش با رژیم را در نشست «بغداد» فراهم کند.

 

http://iranglobal.info/node/6238

 

امیر ارجمند «سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید» نیز در پیامی به فرانسوا اولاند ضمن ابراز شادمانی از انتخاب نامزد حزب سوسیالیست فرانسه که «تاکنون بارها از جنبش دموکراسی خواهی ایرانیان و مبارزه برای برقراری موازین عادلانه و حقوق بشری (۲) در ایران حمایت کرده و خواستار آزادی زندانیان سیاسی به ویژه رهبران جنبش سبز، موسوی، کروبی و رهنورد شده است» ابراز امیدواری کرد که «فرانسه از تلاش‌های بین‌المللی برای رفع سایه جنگ از منطقه و حل مسالمت آمیز و عزتمند پرونده ی هسته ای ایران» پشتیبانی و حمایت کند.

http://www.kaleme.com/1391/02/24/klm-100737/

بر ناظران سیاسی پوشیده نیست که منظور از «حل مسالمت آمیز و عزتمند پرونده ی هسته ای ایران» چیست و امیرارجمند و جناح مغلوب نظام چه رویکردی را مد نظر دارند؟

 تردیدی نیست که «راه توده» و «فدائیان اکثریت» و «شورای هماهنگی راه سبز امید» و ... چشم امید به رویکرد متفاوت اولاند در ارتباط با رژیم و کنار گذاشتن سیاست قاطع سرکوزی دارند و از این بابت ابراز خوشحالی و خشنودی می‌کنند.  

 

ایرج مصداقی ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۱

 

www.irajmesdaghi.com

 

irajmesdaghi@yahoo.com

 

 

پانویس:

 

۱- نیروی «چپ» و «ضد امپریالیسم» ایران که فعالیت‌های مجاهدین در آمریکا را زیر ذره‌بین می‌گیرد و دائماً همراه با لابی رژیم از این که چرا مجاهدین به «محافظه‌کاران» و «نئوکان»‌های آمریکایی نزدیک می‌شوند به جوش و خروش می‌پردازند و آن را نشانه‌ی وابستگی مجاهدین به امپریالیسم و صهیونیسم و ... معرفی می‌کنند به روی خود نمی‌آورند که در فرانسه مجاهدین بیش از همه‌ی جریان‌‌های دیگر از به قدرت رسیدن «چپ» و نامزدی که مورد حمایت «محافظه‌کاران»، «صهیونیست‌»‌ها و ... نبوده حمایت مادی و معنوی کرده است!

 

۲- قرائت سبزها از حقوق بشر توفیر چندانی با قرائت خامنه‌ای از «دمکراسی» و «انتخابات» ندارد. برای پی بردن به این امر نگاهی داشته باشید به مواضع ابوالفضل فاتح مشاور و یا غار میرحسین موسوی در مورد «ارتداد» شاهین نجفی http://www.entekhab.ir/fa/news/63034

فاتح در سال ۸۸ رنگ «سبز» را با توجه به نماد «سبز» در فرهنگ شیعه برای کمپین انتخاباتی موسوی انتخاب کرد.

 

 

منبع: ایرج مصداقی

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

facebook Yahoo Google Twitter Delicious دنباله بالاترین

   

نسخه‌ی چاپی  


irajmesdaghi@gmail.com    | | IRAJ MESDAGHI 2007  ©