ایرج مصداقی  
تماس
زندگینامه
از سایت‌های دیگر
مقاله
گفت‌وگو
صفحه‌ی نخست


آیا مجید انصاری راست می‌گوید؟



مجید انصاری در گفتگو با سایت جماران که در رسانه‌های رژیم بازتاب گسترده‌ای داشته به چگونگی برکناری لاجوردی از ریاست سازمان زندان‌ها و مسئولیت خود در سازمان زندان‌ها اشاره کرده است. وی در این گفتگو نقش خود در کشتار ۶۷ را تکذیب کرده و اشاره نموده که وی در سال ۶۶ برای شرکت در انتخابات سومین دوره مجلس شورای اسلامی استعفا داده بود و لاجرم در کشتار ۶۷ مسئولیتی نداشت.

 

بسیاری از دوستان از طریق ایمیل و فیس‌بوک صحت و سقم ادعاهای وی را از من پرس و جو کرده‌‌اند.

 

از نظر من مجید انصاری در مورد این که نقشی در کشتار ۶۷ نداشته راست می‌گوید؛ من در صفحه ۳۹ جلد سوم خاطرات زندانم «تمشک‌های ناآرام» به این موضوع اشاره کرده و نوشته‌ام:

 

 «بیش از دو سال از پروژه‌ی  "دوم خرداد"  در زندان (۱) می‌گذشت و پروژه به آخر خط رسیده بود و دیگر حتا منادیان آن نیز دل و دماغ ادامه‌ی راه را نداشتند. هر دو جناح رژیم به دنبال راهی جهت جمع کردن بساط  "اصلاحات "  و  "اصلاح طلبی "  در زندان می‌گشتند. دیگر کسی خبری از حسین شریعتمداری و معاونش حسن شایانفر نداشت. دیگر اثری از پروژه‌ی فرهنگی نبود. کلاس‌های ایدئولوژیک و... سال‌ها بود رخت بر بسته بودند. نمایند‌گان منتظری از زندان‌ها رفته بودند و دیگر مانند گذشته راهی به بندها نداشتند. یعنی دوره‌ شان گذشته بود. مجید انصاری نیز دیگر رغبتی برای ریاست بر سازمان زندان‌ها نداشت و در تلاش برای یافتن کرسی در مجلس سوم بود تا چهره‌ی دیگری از خود در افکارعمومی به نمایش بگذارد. اسماعیل شوشتری خود را آماده می‌کرد بر جای او بنشیند. این جابه‌جایی هنگامی رخ داد که در مجلس سوم اسماعیل شوشتری جایی نیافت و انصاری ریاست بر سازمان زندان‌ها را سکوی پرشی برای بازیابی کرسی نمایندگی‌اش ساخت. پایان دوران  "دوم خرداد "  در زندان‌ها مصادف بود با زمینه‌سازی برای تضعیف و برکناری منتظری از پست قائم مقامی رهبری که حساسیت ویژه‌ای روی مسئله زندان‌‌ها داشت. دستگیری سیدمهدی هاشمی از نزدیکان منتظری، مصاحبه‌ و سپس اعدام او در راستای این هدف انجام گرفت. متأسفانه این فعل و انفعال‌ها و به ویژه تضعیف منتظری به عنوان یکی از حامیان بهبود وضعیت زندانیان سیاسی، از سوی هیچ کس به عنوان زنگ خطری برای تسویه حساب با زندانیان سیاسی تلقی نشد. اصولاً کسی پیوندی بین‌ این دو نمی‌دید. ما دارای این دوراندیشی نبودیم که تضعیف منتظری تا کجا می‌تواند روی شرایط زندان‌ها تأثیرگذار باشد. با وجود یک منتظری قدرتمند امکان قتل‌عام زندانیان به سختی به دست می‌آمد. همه‌ی ما موضوع زندان‌ها و زندانیان سیاسی را مناقشه‌ای بین رژیم و مجامع بین‌المللی و دولت‌های اروپایی و بحث حقوق بشر می‌دیدیم و تلاش‌های منتظری را نیز در همین چارچوب ارزیابی می‌کردیم. کشتار و قتل‌عام زندانیان در تابستان ۶۷ در شرایطی اتفاق افتاد که منتظری از مسئله‌ی زندان‌ها برکنار مانده بود و مسئولیت عفو زندانیان را که از سوی خمینی به او واگذار شده بود، از دست داده بود.»

 

در واقع در دوران کشتار ۶۷ مجید انصاری نماینده مجلس بود و اسماعیل شوشتری که بعدها به مدت ۱۶ سال در دولت رفسنجانی و خاتمی وزیر دادگستری بود ریاست سازمان‌ زندان‌ها را به عهده داشت و در جلسات هیئت کشتار زندانیان شرکت می‌کرد.

 

اما این همه واقعیت نیست. در صفحه‌ی ۳۳ جلد چهارم کتاب خاطراتم ( تا طلوع انگور) در این زمینه نوشته‌ام:

 

«... مجید انصاری که تا مدتی پیش تمام افتخارش این بود که از طرف شورای‌عالی قضایی و با تأیید  "آیت‌الله منتظری" مأمور به خدمت در زندان‌ها و بررسی اوضاع شده است، به یکباره به یکی از بزرگترین دشمنان منتظری تبدیل شده بود تا نشان دهد که برای حفظ قدرت تا چه حد فاقد اصول اخلاقی است. یک روز بعد از"رنج‌نامه"‌ی احمد خمینی ، در ۲۷ اردیبهشت ماه سه تن از اعضای مجمع روحانیون مبارز مجید انصاری ، هادی خامنه‌ای و حمید روحانی که قرار بود احمد خمینی را یاری رسانند، در میزگردی در دانشگاه تهران جهت کار توضیحی برای نیروهای رژیم در دانشگاه‌ها که در اثر عزل منتظری مسئله‌دار شده بودند، شرکت کردند. آن‌ها ضمن شاخ و شانه کشیدن برای منتظری ، تلاش کردند چهره‌ی وی را خراب کرده و فشار لازم برای کشاندن وی به مصاحبه‌ی تلویزیونی را افزایش دهند. مجید انصاری که خود با شرایط زندان‌ها از نزدیک آشنا بود و از قبرهای حاج داوود و قربانیان آن فیلم‌برداری کرده بود، در هراس از افشای قتل‌عام زندانیان سیاسی مدعی شد:

 

چند بار از خبرنگاران خواستیم تا بیایند و از زندان‌ها دیدن کنند و حتا برای مردم بازدید عمومی گذاشتیم... این همه خدمات انجام شد ولی هیچ کدام به آیت‌الله منتظری گزارش نمی‌شد. عده‌ای از زندانیان در زندان تشکیلات داشتند که پس از عملیات مرصاد کشف شد و از اینان که تعداد بسیار کمی بودند پس از عملیات اعدام شدند.

 

کیهان ۲۸ اردیبهشت ۶۸.

 

 

تعداد  "بسیار کمی "  که مجید انصاری از آن یاد می‌کند، هزاران زندانی سیاسی است که طی چند هفته قتل‌عام شدند. »

 

مجید انصاری یکی از حامیان برکناری آیت‌الله منتظری و تأیید کنندگان کشتار ۶۷ بود. وی از طریق کتمان حقیقت و تلاش برای توجیه جنایت بزرگ ۶۷ در این قتل‌عام مسئولیت دارد و بایستی پاسخگوی اعمالش باشد.

 

 

ایرج مصداقی ۲۹ ژوئن ۲۰۱۱

 

www.irajmesdaghi.com

 

irajmesdaghi@yahoo.com

 

 

پانویس:

  

منظور از «پروژه  دوم خرداد در زندان» همان دورانی است که عده‌ای از آن به نام «میثم کراسی» نام  می‌برند و مربوط است به تحولات نیمه‌های سال ۶۳ تا اوایل ۶۶ که از دل آن کشتار سال   ۶۷  بیرون آمد. از آن‌جایی که مشابهت‌هایی با دوران دوم خرداد داشت که بعدها در  جامعه اجرا شد، از آن در کتاب خاطراتم به عنوان «دوم خرداد در زندان» نام   برده‌ام.

منبع: ایرج مصداقی

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

facebook Yahoo Google Twitter Delicious دنباله بالاترین

   

نسخه‌ی چاپی  


irajmesdaghi@gmail.com    | | IRAJ MESDAGHI 2007  ©