ایرج مصداقی  
تماس
زندگینامه
از سایت‌های دیگر
مقاله
گفت‌وگو
صفحه‌ی نخست


ادعاهای نادرست راجع به عکس‌های جنایتکاران

ایرج مصداقی

در نوشته‌ی قبلی‌ام راجع به پیک نت و راه توده، به عکسی اشاره داشتم که این دو سایت مدعی بودند متعلق به مجتبی حلوایی عسگر معاون انتظامی و امنیتی زندان اوین است! این دو سایت نفر سمت راست پشت سر کیانوری را مجتبی حلوایی عسگر معرفی کرده بودند که نادرست است و بطلان آن را در نوشته‌‌ی قبلی‌ام که در ‌آدرس زیر موجود است توضیح دادم.
 
 
متأسفانه کسانی که آشنایی لازم را با چهره‌ی جنایتکاران ندارند و به منابع نادرست و غیردقیق و گاه مشکوک هم دسترسی دارند با ادعاهای واهی، غیرمسئولانه بر مشکلات می‌افزایند و متأسفانه مسئولیتی هم نمی‌پذیرند.
از آن‌جایی که این رشته سر دراز دارد، لازم دیدم نسبت به ادعای دیگری که از سوی حمید اسدیان یکی از مسئولان مجاهدین در رابطه با همین عکس مطرح شده توضیحاتی را بدهم تا از اشتباهات آتی جلوگیری شود.
 
حمید اسدیان در مقاله‌‌ی دنباله دار شكنجه و آمال «خليفه خميني»  قسمت ۱۲ که در نشریه مجاهد شماره‌ی ۹۱۱ خرداد ۸۷ انتشار یافت، نفر وسطی پشت سر کیانوری را «دایی جلیل» یکی از شکنجه‌گران و تیرخلاص‌زن‌های اوین معرفی کرده است که بدون تردید نادرست است. (۱)
 
 
 
البته حمید اسدیان عکس کامل را انتشار نداده و تنها عکس نفر وسط را که پشت سر کیانوری ایستاده بریده، و به عنوان عکس جلیل بنده یا «دایی جلیل» انتشار داده است! منبع ادعای او نیز نامشخص است.
نه تنها من بلکه هزاران زندانی بارها «دایی جلیل» را در کنار لاجوردی در حسینیه اوین با چشم باز دیده‌اند. امکان ندارد کسی در سال ۶۰ و ۶۱ در بندهای عمومی اوین زندانی بوده باشد و چهره‌‌ی «دایی جلیل» را از نزدیک ندیده باشد. عکس یاد شده کوچکترین شباهتی به «دایی جلیل» معروف ندارد. برای آن که ادعایم را مستند کنم ذکر مطلبی که در پی می‌آید واجب است. خوشبختانه نمی‌شود بر اساس سلیقه‌ شخصی در مورد آن نظر داد.
 
حمید اسدیان اگر شناخت لازم راجع به موضوع را داشت دچار اشتباه مزبور نمی‌شد. نورالدین کیانوری دبیر اول حزب توده در اردیبهشت ۱۳۶۲ دستگیر شد. عکس یاد شده در اوین و بعد از دستگیری کیانوری گرفته شده است. افرادی که در عکس، پشت سر کیانوری دیده می‌شوند بایستی لااقل در اردیبهشت ۶۲ زنده بوده باشند. آدم مرده نمی‌تواند در عکس یادگاری حاضر شود! جلیل بنده معروف به دایی جلیل در شهریور ۱۳۶۱ به همراه ۵ بازجو و شکنجه‌گر اوین از جمله، مصطفی شعبانی، محمدرضا مهرآیین، ملک‌حسین تکلو و ... در جبهه‌ی جنگ ایران و عراق کشته شد و خبرش به همراه عکس آن‌ها در روزنامه‌های آن دوران انعکاس یافت و مراسم یادبود آن‌ها در زندان اوین برگزار شد. چگونه ممکن است فردی که در سال ۶۱ کشته شده، پشت سر کیانوری که در سال ۶۲ دستگیر شده حاضر باشد؟
امیدوارم حمید اسدیان اشتباه خود را تصحیح کند و محققین و کسانی که در امر زندان‌ها کار می‌کنند از این عکس به عنوان «دایی جلیل» یا جلیل بنده استفاده نکنند.
 
ایرج مصداقی
 
۵ فروردین ۱۳۸۸
 
 
 
 
پانویس:
 
۱- در مقاله‌ی حمید اسدیان به ویژه در قسمت ۱۱ شكنجه و آمال «خليفه خميني» که در نشریه مجاهد شماره ۹۱۰ درج شده اشتباهات دیگری هم وجود دارد که در مقاله‌ی «اپوزیسیون و معضل همنامی جنایتکاران» راجع به بخشی از آن‌ها توضیح دادم.
 
 
ذکر این نکته لازم است که پیش از انتشار مطلبم در روی سایت‌های اینترنتی توضیحات لازم و تصحیحات مربوطه را در نوشته‌ای خصوصی برای حمید اسدیان ارسال کردم تا بلکه شخصاً به تصحیح اشتباهاتش بپردازد. متأسفانه او از این کار سرباز زد و پاسخی هم به نوشته‌ی من نداد. به منظور پیشگیری از اشتباهات بعدی و جلوگیری از به اشتباه افتادن خوانندگان، نوشته‌ام را به صورت عمومی انتشار دادم.

منبع: ایرج مصداقی

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

facebook Yahoo Google Twitter Delicious دنباله بالاترین

   

نسخه‌ی چاپی  


irajmesdaghi@gmail.com    | | IRAJ MESDAGHI 2007  ©