ایرج مصداقی  
تماس
زندگینامه
از سایت‌های دیگر
مقاله
گفت‌وگو
صفحه‌ی نخست


سرقت ادبی یک نورسیده

ایرج مصداقی

امیرفرشاد ابراهیمی یکی از نورسیدگان به اروپا، هنوز از راه نرسیده و گرد سفر از سر و روی نتکانده، بساط «مفتخوری» که یکی از ویژگی‌های نظام جمهوری اسلامی و گردانندگان آن است را پهن کرده و حاصل صدها ساعت کار و تلاش ارزشمند آقای حسن داعی را که در سایت‌های مختلف انتشار یافته بالا می‌کشد. او در مقاله‌ای تحت نام:

 «خط رابطه»

«مروری بر دو دهه تلاش برای برقراری رابطه بین آمریکا و جمهوری اسلامی

قسمت اول: از ابتدای تحریمها تا روی کار آمدن دولت خاتمی»

 بدون اشاره به منبع و زحماتی که برای تهیه آن کشیده شده، تحقیق مربوطه را با عوض کردن تیتر و اضافه کردن یک پاراگراف به نام خود در سایت «اخبار روز» دوباره انتشار می‌دهد. ظاهراً بقیه تحقیق آقای داعی نیز قرار است در قسمت دوم این مقاله بیاید! امیرفرشاد ابراهیمی تصور می‌کند همچنان در ام‌القرا که هیچ حساب و کتابی در کار نیست زندگی می‌کند. فرهنگ آخوندی با «مفتخوری» عجین شده‌ است. مردم ایران قرن‌ها آن را با پوست و گوشت خود لمس کرده‌اند. آن‌ها با هزار ترفند دسترنج توده‌های محروم را به غارت می‌برند و این بار آقای امیرفرشاد ابراهیمی که مدت‌ها به همان قبیله وابسته بوده، به عنوان سوغات، گوشه‌ای از فرهنگ آخوندی را به اروپا آورده و از غفلت مسئولان سایت اخبار روز استفاده کرده و دسترنج دیگری را به جیب می‌زند.

در آدرس زیر مقاله‌ی آقای حسن داعی تحت عنوان «درباره شبکه لابی رژیم ایران در آمریکا» را می‌توان دید.

 

http://www.gozareshgar.com/fileadmin/goz_uploads/IranLobby.doc

 

و در این آدرس نیز مقاله‌ی امیرفرشاد ابراهیمی آمده است.

 

http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=8299

 

با مراجعه به مطلب فوق و مقایسه آن‌‌ها خواهید دید که جز پاراگراف اول که ربطی به بقیه مقاله ندارد، امیر فرشاد ابراهیمی یکی از گردانندگان سابق انصار حزب‌ الله، تحقیق آقای داعی را به نام خود جا زده است. او حتا زحمت تغییر جملات و کلمات و تایپ دوباره‌ی مطلب را هم به خود نداده است. تنها زحمتی که او متحمل شده کپی کردن مطلب آقای داعی است. او آن‌قدر جامعه‌ی ایرانی را بی در و دروازه و بدون حساسیت‌های رایج در جوامع پیشرفته ارزیابی می‌کند که حتا عکس‌های مقاله‌ی تحقیقی آقای حسن داعی را نیز در مطلب خود عیناً مورد استفاده قرار می‌دهد. او به این ترتیب ضمن آن که برداشت خود از جامعه‌ی ایرانی و روشنفکران آن را نشان می‌دهد به هوش و فراست خوانندگان نیز توهین می‌کند. در جوامع مدرن، در عصر ارتباطات و اینترنت کسی دست به چنین کارهای احمقانه‌ای نمی‌زند، چون می‌داند که بلافاصله با چه افتضاحی روبرو خواهد شد.

من مخالفتی با تغییر انسان‌ها ندارم و از آن استقبال هم می‌کنم. ولی آیا با دیدن این گونه شواهد می‌توان گفته‌های این دسته افراد را باور کرد؟ به اطراف خود نگاه کنید، به جوامعی که در آن زندگی می‌کنید نگاه کنید، در کدام جامعه‌ی پیشرفته‌ای سراغ دارید که ناقضان حقوق بشر به این سادگی تبدیل به مدافعان حقوق بشر شده باشند و تریبون‌های مختلف را به دست آورده باشند؟ اگر نمونه‌ای هست به من نشان دهید، شاید من اشتباه می‌کنم.

آیا کسی که روز روشن بدون کوچکترین شرمی دست به چنین سرقتی می‌زند می‌تواند قابل اعتماد باشد؟ آیا به وقت نیاز به من و شما ضربه نخواهد زد؟ چرا تریبون به دست کسی داده می‌شود که به سادگی حقوق دیگران را زیر پا می‌گذارد؟ آیا وظیفه‌ی گردانندگان سایت‌های اینترنتی نیست که جلوی سرقت‌ ادبی را بگیرند یا لااقل پس از آگاهی در مقابل آن موضع بگیرند و به جبران مافات بپردازند؟ آیا نبایستی از حقوق مؤلفین حمایت به عمل آورد؟ آیا روشنفکران و شخصیت‌های فرهنگی نبایستی در این مواقع اعتراض کنند؟ آیا این یک نمونه مشخص نقض حقوق بشر در اروپا نیست؟

 

ایرج مصداقی

دوشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۸۵

Irajmesdaghi@yahoo.com

منبع: ایرج مصداقی

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

facebook Yahoo Google Twitter Delicious دنباله بالاترین

   

نسخه‌ی چاپی  


irajmesdaghi@gmail.com    | | IRAJ MESDAGHI 2007  ©