ایرج مصداقی  
تماس
زندگینامه
از سایت‌های دیگر
مقاله
گفت‌وگو
صفحه‌ی نخست


رد پای روابط مافيایی صاحبان قدرت در قتل علی محفوظی

ایرج مصداقی

علی محفوظی، رئيس اسبق سازمان‌پزشکی قانونی، در برابر منزلش به ضرب گلوله کشته شد. برادرش آیت‌الله عباس محفوظی او را "شهید" خوانده است. از نظر ایرج مصداقی، پژوهشگر، سرنخ قتل او را باید در روابط مافیایی صاحبان قدرت جست.

سه روز پیش دکتر علی محفوظی، رئيس اسبق سازمان پزشکی قانونی، پس از خروج از منزلش واقع در شهرک غرب با شلیک دو گلوله کشته شد. دفتر آیت‌الله محفوظی، برادر بزرگ مقتول، مرگ او را "شهادت" اعلام کرده است که به شائبه سیاسی بودن قتل دامن می‌زند.

در پی درگذشت او، سید‌محمد خاتمی، سیدحسن خمینی و محمدرضا عارف، جزو اولین نفراتی بودند که به آیت‌الله محفوظی تسلیت گفتند؛ امری که بیانگر نزدیکی او به جناح موسوم به "اصطلاح‌طلب" نظام است. در حالی که خامنه‌ای و رئیسی و قالیباف تسلیت نگفته‌اند. در همان حال بر اساس تحقیقات تیم جنایی، او در پروژه‌های عمرانی یکی از دانشگاه‌ها مشارکت داشته و بنا به گمانه‌زنی‌های پلیس، در یکی از این پروژه‌ها با مسئول پروژه اختلاف مالی پیدا کرده و چه بسا اختلاف مالی انگیزه این جنایت باشد.

اين نوشته با تامل بر زندگی‌نامه علی محفوظی نشان می‌دهد که همانند بسياری از اشخاصی که در جمهوری اسلامی به مسند و مقام دست يافته‌اند، او نيز به هزار فاميلی تعلق دارد که حلقه‌های قدرت را تشکيل می‌دهند.

از مزايای پیوند خونی با آيت‌الله

مقتول برادر کوچکتر آیت‌الله عباس محفوظی یکی از مراجع تقلید شیعه در قم است. او به دلیل نفوذ برادر بزرگترش در نظام اسلامی، به حلقه قدرت راه یافت. در سوابق آیت‌الله محفوظی نکات جالبی هست که نشان‌دهنده شخصيت آخوندهایی است که پس از انقلاب از قدرت و مکنت برخوردار شدند.

عباس محفوظی در سال ۱۳۰۷ در یکی از روستاهای رودسر به دنیا آمد. دوره ابتدایی را در رودسر به پایان برد و سپس وارد حوزه علمیه این شهر شد و با محمد محمدی گیلانی و عباسعلی شهبازی همدرس شد. هر سه آن‌ها به منظور ادامه تحصیل علوم دینی به قم عزیمت کردند. محمدی گیلانی پس از انقلاب به ریاست حکام شرع دادگاه انقلاب اسلامی مرکز رسید و سپس دبیر شورای نگهبان شد و سرانجام به ریاست دیوانعالی کشور منصوب شد.

جالب توجه است که عباسعلی (شهباز) شهبازی که باهوش‌ترین فرد در میان آن‌ها بود و به لحاظ تحصیلی هم از دو همدرس‌اش جلوتر بود، لباس روحانیت از تن به درآورد و به شغل معلمی و کتابفروشی در رودسر پرداخت. شهبازی برخلاف دو همدرس‌اش مبارزه سياسی پيگيری داشت و در دوران پهلوی بارها به دلیل هواداری از دکتر مصدق و مخالفت با سیاست‌های نظام سلطنتی دستگیر و زندانی شد. او که یکی از محبوب‌ترین چهره‌های سیاسی گیلان محسوب می‌شد، پس از انقلاب مدتی معاونت سیاسی و امنیتی استانداری گیلان را به عهده گرفت، اما با مشاهده قدرت گرفتن دشمنان مصدق از فعالیت سیاسی کناره گرفت و به شغل کتابفروشی ادامه داد.

عباسعلی شهبازی در سال ۶۰ به همراه پسرش علی دستگیر و زندانی شد، اما به دلیل محبوبیتی که در منطقه داشت، هر دو به تهران منتقل شدند. من مدتی در قزلحصار با آقای شهبازی هم‌بند و هم‌اتاق بودم و از مصاحبتش بهره‌مند می‌شدم. در سال ۶۵ پدر و پسر به زندان رشت انتقال یافتند و در کشتار ۶۷ هر دو به دار آویخته شدند. آقای شهبازی که به دلیل شکستگی لگن خاصره قادر به راه رفتن نبود، روی برانکارد به قتلگاه برده شد.

عباس محفوظی به‌جز امضای چند اعلامیه مدرسین حوزه علمیه قم همچون محمدی‌گیلانی فعالیت سیاسی چندانی نداشت، اما در بهمن۵۷ به‌ روحانیونی پیوست که در دانشگاه تهران برای بازگشت خمینی تحصن کردند.

محفوظی در دهه ۶۰، به دلیل نزدیکی به آیت‌الله منتظری، نماینده وی در دانشگاه‌ها شد و در سال ۱۳۶۴ همراه با علی شریعتمداری‌، عبدالکریم سروش‌، محمد فرهادی و کریم زارع به عضویت کمیته مرکزی گزینش اساتید دانشگاه‌های سراسر کشور انتخاب شد و تا سال ۱۳۷۲ در این سمت باقی ماند. او به حکم خامنه‌ای سال‌ها نماینده رهبری در دانشگاه تهران و عضو شورای مرکزی نمایندگان رهبری در دانشگاه‌ها بود.

آيت‌الله محفوظی در سال‌های اولیه دهه ۶۰ به بهانه فعالیت‌های تبلیغی، همراه با علی‌اکبر صالحی به آمریکا سفر کرد. او در مرداد ۱۳۷۲ در جریان تشکیل دولت دوم رفسنجانی با علیرضا مرندی که در آمریکا به سر می‌برد تماس گرفت و به او اطلاع داد که به عنوان وزیر بهداشت انتخاب شده است. مرندی به پاس این خدمت، یک ماه بعد در شهریور ۱۳۷۲ برادر کوچکتر عباس محفوظی، علی را (که سه روز پیش به قتل رسيد) به سمت معاونت امور اداری و مالی وزارت بهداشت منصوب کرد.

آیت‌الله محفوظی در دهه ۷۰ به همراه مکارم شیرازی، راستی کاشانی، استادی، مقتدایی و افتخاری اعضای شورایعالی حوزه علمیه قم را تشکیل می‌دادند که در شهریور ۷۴ هاشمی شاهرودی نیز به آنان پیوست. او همچنین نماينده سه دوره مجلس خبرگان رهبرى بود و سال‌ها ریاست دفتر آیت‌الله محمدتقی بهجت را به عهده داشت. پس از مرگ آیت‌الله بهجت، در سال ۱۳۸۹ ادعای مرجعیت کرد و هم‌اکنون یکی از مراجع تقلید شیعه محسوب می‌شود.

معجزه رانت برای پسر آیت‌الله

پسر آیت‌الله محفوظی، محمدصادق متولد ۱۳۴۲، در دهه ۶۰ به دلیل مسائلی که در جمهوری اسلامی "غیراخلاقی" ناميده می‌شوند، از دانشگاه اخراج شد، اما مسير رشد و ترقی او نيز از آن پس نمونه‌ای از معجزات رانت‌خواری در جمهوری اسلامی است.

محمدصادق محفوظی (راست) در کنار نقاش و هنرمند ایرانی آیدین آغداشلومحمدصادق محفوظی (راست) در کنار نقاش و هنرمند ایرانی آیدین آغداشلو

محمدصادق محفوظی (راست) در کنار نقاش و هنرمند ایرانی آیدین آغداشلو

محمد صادق به انگلیس فرستاده شد و مدعی‌ است که در روان‌شناسی بالینی و فلسفه تحصیل کرده و مدرک دکترا گرفته است. او هم‌اکنون به جای کار در رشته تحصیلی‌اش، رئیس مؤسسه پژوهشی ابن‌سینا و صاحب یکی از بزرگترین موزه‌های شخصی آثار خطی، فرهنگی و هنری در خاورمیانه با بیش از ۱۰۰ هزار اثر است.

سایت پارسینه در خرداد ۱۳۹۴ گزارش داد که اکثر اشیای باستانی این موزه که قدمت بخشی از آن‌ها به دوره هخامنشی می‌رسد، به صورت غیرقانونی اکتشاف شده و به روش‌های غیررسمی به دست وی رسیده‌اند.

محمدصادق محفوظی در میان دوستان خود به فرید مشهور است. او طی سی سال گذشته از طریق مؤسسه ابن‌سینا که ابتدا در خیابان ایران‌زمین شهرک غرب قرار داشت و سپس به ساختمانی ده طبقه در میدان کاج انتقال یافت، به فعالیت در حوزه عتیقه‌جات مشغول بوده است. دفتر او در این ساختمان یکی از پاتوق‌های آقازاده‌ها و مسئولان کشور است.

مشرق نیوز در تاریخ ۲۲ آذر ۱۳۹۲ گزارش تصویری مفصلی همراه با عکس‌های گوناگون از اشیاء این موزه منتشر کرد که به نوعی مشروعیت دادن به فعالیت‌های غیرقانونی محفوظی بود.

او همچنین موزه خود را مرکز دایره‌المعارف انسان‌شناسی معرفی می‌کند که به روشنی پوششی برای فعالیت‌های غیرقانونی او است.

حضور آیت‌الله محفوظی در محافل حوزوی باعث شده است که فرزند وی محمدصادق (چپ) ارتباط ویژه‌ای با روحانیون داشته باشد و مرتضی مقتدایی، رئیس حوزه علمیه قم و رئیس اسبق دیوانعالی کشور (راست) از موزه او دیدار کندحضور آیت‌الله محفوظی در محافل حوزوی باعث شده است که فرزند وی محمدصادق (چپ) ارتباط ویژه‌ای با روحانیون داشته باشد و مرتضی مقتدایی، رئیس حوزه علمیه قم و رئیس اسبق دیوانعالی کشور (راست) از موزه او دیدار کند

حضور آیت‌الله محفوظی در محافل حوزوی باعث شده است که فرزند وی محمدصادق (چپ) ارتباط ویژه‌ای با روحانیون داشته باشد و مرتضی مقتدایی، رئیس حوزه علمیه قم و رئیس اسبق دیوانعالی کشور (راست) از موزه او دیدار کند

سایت بازتاب در سال ۱۳۹۱ در مورد فعالیت‌‌های او چنين نوشت: «شگرد ویژه فرید در برقراری ارتباط با برخی آقازاده‌ها و مسئولان چنان ... است که امکان انتشارش وجود ندارد. وی در دوره‌ای پایش آنچنان در پرونده شهرام جزایری گیر بود که کسی فکر نمی‌کرد از آن ماجرا بدون هیچ بازخواستی رها شود. وی با نام بردن از برخی مسئولین ارشد نظام و منتسب کردن برخی مسائل خاص به این افراد، عنوان می‌کند چنان آتوهایی از اینان دارد که تا ابد در حاشیه امن خواهد ماند».

با این حال او ادعا می‌کند که «بیشترین انگیزه‌های انقلاب اخلاقی بود» و در مورد عاشورا سخنرانی می‌کند. فريد از پشتیبانان خاتمی و "اصلاح‌طلبان" بود و در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴ از حامیان رفسنجانی محسوب می‌شد، اما پس از انتخاب احمدی‌نژاد به حمایت از او پرداخت و به دلیل نزدیکی به مشایی و بقایی، مسئولان حوزه میراث فرهنگی و گردشگری، صاحب ثروت هنگفتی شد که بالغ بر چند هزار میلیارد تومان ارزیابی می‌شود.

مزايای ويژه برادر آيت‌الله

آیت‌الله محفوظی نه فقط برای پسر، بلکه برای برادرش علی نیز منشاء خیر شد و او توانست با استفاده از نفوذ برادر نه تنها دارای تخصص پزشکی شود، بلکه به مدارج عالی حکومتی هم برسد.

علی محفوظی در سال ۱۳۱۶ به دنیا آمد. پس از فارغ‌التحصیلی در رشته پزشکی، سال‌ها به عنوان پزشک عمومی مشغول کار بود، اما به اعتبار نفوذ برادرش متخصص بیهوشی شد و به ریاست انجمن بیهوشی ایران رسید. در سال ۱۳۷۲ به معاونت دانشگاه علوم پزشکی تهران و استادیاری این دانشگاه رسید.

علی محفوظی در اواخر دهه هفتاد، به مدت دو سال ریاست سازمان پزشکی قانونی کشور را به عهده داشت و مدت‌ها عضو شورایعالی نظام پزشکی بود. او در این دوران ریش بلندی داشت، اما بعدها بنا به اقتضای فعالیتی که در بخش خصوصی و پروژه‌های عمرانی داشت، آن را تراشید. مانند بسیاری از چهره‌های نظام اسلامی برای پوشش فعالیت‌های اقتصادی‌اش به امور خیریه‌ای پرداخت و به عضویت هیأت امنای درمانگاه‌های خیریه کشور در آمد. او از جمله سهامداران بیمارستان تخصصی کسری بود و درآمد هنگفتی از این بیمارستان داشت.

Cover eines Buchs unter Mitwirkung von Ali Mahfouzi

او با استفاده از رانت ویژه‌ای که داشت قادر شده بود به عنوان فوق تخصص "درمان درد" به فعالیت پزشکی در بیمارستان امیراعلم بپردازد. کتاب "روش‌های دستگاهی اصول کار تعمیر و نگهداری تجهیزات بیمارستانی و وسایل مورد استفاده در هوشبری" زیر نظر او انتشار یافت تا به عنوان عضو هیأت علمی دانشگاه، کار تحقیقی به نام او منتشر شده باشد.

همچنین در نشریه پزشکی قانونی یک مقاله به نام او و دکتر رضا زمانی تحت عنوان "بررسی علل شكايت از متخصصين بيهوشی در سازمان نظام پزشكی تهران از سال ۱۳۷۲ تا  ۱۳۸۲" انتشار یافته است.

او عضو هیأت مدیره شرکت مسکن کارکنان دانشگاه علوم پزشکی تهران و مدت‌ها مدیرعامل شرکت پارس طب دانا بود و از این راه ثروت هنگفتی اندوخت. پسر او همچون هزاران آقا‌زاده در آمریکا به سر می‌برد و خانواده محفوظی منتظر بازگشت او به کشور است.

با توجه به سرگذشت مقتول، حتی اگر قتل به دلايل شخصی و از آن جمله اختلافات مالی و انتقام‌جویی صورت گرفته باشد، سرنخ آن به روابط مافيایی صاحبان قدرت می‌رسد. در اين معنا، چنانکه دفتر آيت‌الله محفوظی اعلام کرده، علی محفوظی می‌تواند در زمره شهدای نظام اسلامی به‌حساب آيد که در گسترش رانت‌خواری و فساد يکه‌تاز بوده است.

منبع:دویچه‌وله

منبع: پژواک ایران

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

facebook Yahoo Google Twitter Delicious دنباله بالاترین

   

نسخه‌ی چاپی  


irajmesdaghi@gmail.com    | | IRAJ MESDAGHI 2007  ©