ایرج مصداقی  
تماس
زندگینامه
از سایت‌های دیگر
مقاله
گفت‌وگو
صفحه‌ی نخست


بارز شدن دشمنی هیستریک فرقه رجوی با زندانیان سیاسی مقاوم و مبارز

ایرج مصداقی

دو روز پیش بود که با کمال تعجب و حیرت مشاهده کردم در پی انتشار بیانیه زندانیان سیاسی و خانواده شهدای دهه 60 واظهار همدردی شان با مادر صونا و خانواده محمدرحیمی، مسئولان فرقه رجوی برای خواباندن خشم رهبرشان از این اقداممعنا دار ، با فریب رضا رشیدی یکی از هواداران این فرقه، از همنامی او با یکی از امضا کنندگان بیانیه سوءاستفاده کرده وبه منظور زیر سوال بردن اصالت بیانیه، امضای آن توسط او را انکار کرده اند!

http://aftabkaran.com/maghale.php?id=5334

ظاهرا این پروسه دو هفته طول کشیده بود تا وی را که بی خبر از همه جاست، متقاعد کنند که به نامش تکذیبیه و ردیه بنویسند. این که دو هفته بعد از انتشار بیانیه، همچنان خواب از چشم ولی فقیه «ارتجاع مغلوب» گرفته شده و این چنینهیستریک واکنش نشان می دهد و رسوایی به بار می آورد، بیش از هرچیز وخامت وضعیت روانی او را می رساند.

در مقاله «دزد ناشی به کاهدان می زند » با سند و مدرک و عکس ، بصورت مستند توضیح دادم که رجوی با فریب یکی ازهوادارانش این افتضاح را به وجود آورده است.

http://pezhvakeiran.com/maghaleh-75706.html

رضا رشیدی یکی از امضا کنندگان بیانیه، عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست کارگری و از دوستان زنده یاد عباس محمدرحیمی بود و ربطی به فرقه رجوی نداشت. رجوی تلاش کرده بود با هوچگیری فرد دیگری را با همین نام به جای او جا بزند. امضا کننده بیانیه پیشتر دو مقاله در دفاع از عباس و محکومیت فرقه رجوی انتشار داده بود و در برگزاری مراسم خاکسپاری و ترحیم عباس نیز مشارکت فعال داشت و فرقه رجوی به خوبی او را می شناخت. به ویژه که مقالات او را در بخش مربوط به عباس محمدرحیمی سایت پژواک ایران رصد کرده بودند.

بعد از انتشار «دزد ناشی به کاهدان می زند» و توضیح راجع به سیاهکاری و فریبکاری صورت گرفته توسط «جماعت رجوی»،فکر کردم برای جلوگری از رسوایی بیشتر «تکذیبیه» رضا رشیدی کذایی را از سایت شان حذف کنند و بیش از این خود را مسخره عام و خاص نکنند. به همین دلیل در پایین مقاله ام کپی «تکذیبیه» را هم آوردم تا اصل سند باقی بماند.

اما اشتباه می کردم. ظاهرا ضربه ای که رجوی و فرقه اش خورده اند آنقدر کاری بوده که عقل از سر آن‌ها پرانده است. بهگونه ای که در یک فرار به جلو، بدون اشاره به توضیحات من، فحش نامه دیگری به نام رضا رشیدی کذایی انتشار داده و روی مطلب قبلی را با آن سفید کردند. در قسمتی از واکنش فرقه رجوی آمده است:‌

«همچنین به شخصه معتقد هستم که تو و همه کسانی که در کاه دانی خودت جمع کرده ای هزاران بار کثیف تر ، خائن تر وجنایت کار تر از پاسدارانی هستید که در زندان ها حلقه طناب برگردن زندانیان مقاوم می انداختند و چهارپایه از زیر پای اعدامیان می کشیدند. »

http://aftabkaran.com/maghale.php?id=5340

هرکس که با فرهنگ و ادبیات و شیوه کار فرقه رجوی آشنا باشد می داند که این یادداشت به قلم یکی از مسئولان فرقه نوشته شده است و با سوءاستفاده از وضعیت خاص رضا رشیدی در سایت «آفتابکاران» که توسط حسین توتونچیان با هدایت محسن رضایی اداره می‌شود، انتشار یافته است. لازم به ذکر است که توتونچیان پیشتر در تماس با وزارت اطلاعات رژیم درخواست همکاری مشترک با این دستگاه جهنمی علیه من را مطرح کرده بود. 

رضا رشیدی کذایی یکی از هواداران غیرفعال مجاهدین در ژنو است که مدتی در عراق و اشرف حضور داشت و مطلقا قادربه نوشتن یک جمله درست و حسابی نیست چه برسد به این که مقاله بنویسد و در آن مرز «خلق و ضد خلق » را روشن کند. او همچنین برخلاف مسعود رجوی انگیزه‌ا‌ی برای حمله به شریف‌ترین و مقاوم‌ترین زندانیان سیاسی ایران ندارد. 

او در عملیات فروغ جاویدان از ناحیه سر مورد اصابت ترکش قرار گرفت و در اثر موج انفجار و آسیبی که به مغزش واردشد مدت ها در کما بود و یک چشمش را از دست داد. 

او پس از بهبودی نسبی و به دست آوردن حافظه اش از آنجایی که طبق ارزیابی مجاهدین دخل اش به خرج اش نمی ارزید و به گفته مسئولان این فرقه مشکلات زیادی برایشان تولید می کرد به خارج از کشور فرستاده شد و در حاشیه روابط مجاهدین گاهگاهی به کار گرفته می شد. او که سلامت جسمی و روانی اش را در عملیات نظامی مجاهدین از دست داده بود متاسفانه همیشهمورد تحقیر و ملامت مجاهدین قرار می گرفت و از او به شکل زننده ای به عنوان «موجی» و «نامتعادل» یاد می کردند که یک بار مورد اعتراض من قرار گرفت.  

فرقه رجوی برای پنهان نگاه داشتن هویت رضا رشیدی، صلاح ندیده حتی عکس رتوش شده وی را انتشار دهد تا افرادی که اورا می شناسند متوجه ترفند رجوی نشوند. هرکس که او را دیده باشد می داند وی قادر به صدور بیانیه سیاسی / امنیتی نیست.

واکنش افسار گسیخته فرقه رجوی به مقاله «دزد ناشی به کاهدان می زند » ، به خوبی فرهنگ مسلط این فرقه را می رساند وهمچنین سند بدون گفتگویی است که رجوی و هوادارانش مطلقا مسئولیت اشتباهات و خطاهایشان را نمی پذیرند و همچنانحاضر به پاسخگویی در ساده ترین موارد نیستند.

نگاهی اجمالی به واکنش جدید فرقه رجوی، همچنین تشابه بیش از پیش این فرقه به رژیم و فرهنگش را می رساند.  

خمینی به صراحت می گفت «منافقین بدتر از کفار هستند» و در واکنش «جماعت رجوی» آمده است که من و زندانیانمقاومی که بیانیه زندانیان سیاسی را امضا کرده اند «هزاران بار کثیف تر، خائن تر و جنایت کار تر از پاسدارانی هستند کهدر زندان ها حلقه طناب برگردن زندانیان مقاوم می انداختند و ...» 

تردیدی نیست پشت این کلمات، کینه غیرقابل تصور و بیمارگونه رجوی و دشمنی کور او با زندانیان سیاسی مقاوم خوابیدهاست. در قاموس رجوی کلمات و اعداد معنا و مفهوم خود را از دست داده اند. به خاطر همین نگاه است که رجوی برای توطئهو پاپوش دوزی علیه زندانیان سیاسی مقاوم و شخصیت های سیاسی مخالف اش از انجام هیچ رذالتی فروگذار نمی کند تا آنجا کهاز طریق یکی از پادوهایش حتی دست به دامان رژیم و دستگاه اطلاعاتی آن می شود.

خمینی می گفت دشمن نه آمریکا ، نه انگلیس و نه .... دشمن نه در کردستان و .... بلکه در همین تهران است (نقل به مضمون) و حالا رجوی بدون هیچ پروایی می گوید که دشمن نه در تهران و قم و مشهد و اصفهان .... بلکه در استکهلم و لندن و  پاریس و آمستردام و کلن و واشنگتن و تورنتو و …. و سایت پژواک ایران و بیداران و دریچه زرد و گویا نیوز وگزارشگران و …. است. دشمن نه پاسداران و شکنجه گران و جنایتکاران اوین و گوهردشت و قزلحصار و عادل آباد و وکیلآباد و دیزل آباد و یونسکو و .... بلکه زندانیان مقاوم و مبارزی هستند که بهترین سال‌های عمر خود را فدای آزادی مردمشان و آرمان شان کرده اند. البته رجوی همان موقع که برای مجلس خبرگان و خامنه ای و رفسنجانی و جانیان و قاتلان زندانیان سیاسی نامه نوشت و خود را «حقیر» خواند این موضوع را فریاد کرد.

http://pezhvakeiran.com/maghaleh-75508.html

هیچ منطقی در گفتار و کردار رجوی و فرقه اش نیست. آن ها ادعای کذبی کرده بودند و پاسخ محکم ، مستند و مستدل آن رادریافت کردند ؛ شرط عقل حکم می کرد که اشتباهشان را بپذیرند و یا لااقل سکوت کنند اما آن‌ها همچون گاوی که از کشتارگاه فرار می کند و به همه شاخ می زند، دیوانه وار به زندانیان سیاسی شناخته شده  کشورمان حمله می کنند. واکنش جدید فرقه رجوی ادعانامه رذیلانه ای است علیه شناخته شده ترین زندانیان سیاسی ایران که نبایستی از کنار آن به سادگی گذشت. 

نویسنده یادداشت کذایی که در جلد رضا رشیدی فرو رفته به جای پذیرش اشتباه و پوزش به خاطر خطایی که مرتکب شده،خطاب به من می نویسد:

«برای حفاظت از شرافت خودم مجبور شدم به کاه دانی که درست کرده‌ای سری بزنم. از دیدن بعضی بریده ها و توابینمعروف که برعکس خودت بریدگی و تواب بودن خود را انکار نمی کنند حالم به هم خورد. »

http://aftabkaran.com/maghale.php?id=5340

این که چگونه سر زدن به سایت پژواک ایران باعث می شود که «شرافت» نویسنده حفظ شود پارادوکسی است که مسعود رجوی  بایستی پاسخ آن را بدهد. همانطور که گفتم هیچ منطقی در ادعاهای رجوی و فرقه اش نیست.

 تا به حال فکر می کردم فقط بازجویان و شکنجه گران و جانیان از دیدن شریف‌ترین زندانیان سیاسی ایران همچون

منیره برادران ، مرسده قائدی، مینا زرین، شیرین مهربد،  مریم نوری، شکوفه سخی، گلرخ جهانگیری، شهره قنبری، پروانه عارف،ثریا زنگباری ، زهره  شیشه، حیدر جهانگیری، محمد هشی، رضا معینی، رضا رشیدی ، جعفر یعقوبی ، فرامرز لعلی، مهدیاصلانی ، حسین ملکی ، نادر بکایی، رضا بهرنگ، محسن حاتمی و ده‌ها زندانی سیاسی مجاهد حالشان به هم می خورد، حالمی بینم که جماعت رجوی هم دست کمی از جانیان و آخوندهای حاکم بر ایران ندارند. معلوم نیست اگر قدرت داشتند ودست‌شان به این ها می رسید چه بلایی سرشان می آوردند.

تعدادی از کسانی که توسط فرقه منحط رجوی «هزاران بار کثیف تر ، خائن تر و جنایت کار تر از پاسدارانی که در زندان ها حلقه طناب برگردن زندانیان مقاوم می انداختند و چهارپایه از زیر پای اعدامیان می کشیدند» خوانده شدند، افرادی هستندهمچون مجید دادوند و محمدرضا آشوغ که در مسیر اجرای حکم اعدام فرار کردند. تعدادی از آن ها وابسته به شریف ترین و مبارزترین خانواده‌های کشورمان هستند که چندین عزیزشان را در مبارزه با رژیم از دست داده اند.  طرح چنین اتهامات کثیفی علیه کانون زندانیان سیاسی در تبعید، کازرار و دادگاه ایران تریبونال ، بیداران ، بنیاد برومند و .... که اصلی ترین و شناخته شده ترین نهادها در دفاع از حقوق بشر هستند و نقش مهمی در افشای جنایات دهه ۶۰ دارند فقط از یک ذهن بیمار وخطرناک بر می آید. خوشحالم که زنده یاد عباس محمدرحیمی بعد از خاموشی هم همچنان باعث می شود که چهره ریاکار وشقی رجوی برملا گردد.

از خوانندگان این متن می خواهم بیانیه زندانیان سیاسی و خانواده شهدای دهه ۶۰ را بخوانند و ملاحظه کنند خشم رجوی ازچیست؟ 

 http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-75418.html

رجوی همچنین رذیلانه ترین اتهامات را متوجه شخصیت های سیاسی کشورمان که با خانواده محمدرحیمی ابراز همدردی نموده اند، کرده است. 

http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-75460.html

او مدعی شده است این افراد «بالا‌ترین انتظارات فاشیستی‌ ترین جناح رژیم را به بهترین صورت برآورده می‌کنند . 
دقیقا به همین دلیل این جماعت” ضد خلق “هستند و در سمت رژیم قرار میگیرند. بر پایه همین موضوع معتقد هستیم تمامی‌رسانه هایی که به باز نشر تولیدات این باند کثیف می‌پردازند با هزار نخ پیدا و پنهان به وزارت اطلاعا ت گره میخورند .»

http://aftabkaran.com/maghale.php?id=5340

ذکر این نکته ضروری است که تعددی از شناخته شده ترین زندانیان سیاسی همچون سودابه اردوان، بابک عماد، تقی رحمانی ، محمود خلیلی ، سیاوش قربانی و ... همچنین چهره های مطرح اپوزیسیون بصورت جداگانه به حمایت از زنده یاد عباس محمدرحیمی و محکومیت اقدامات رذیلانه جماعت رجوی پرداختند. آنها نیز مشمول حملات لجام گسیخته و هیستریک فرقه رجوی شده اند. در آدرس زیر می توانید بخشی از نوشته های آنان را بیابید.

 

 

آیا همان گونه که در مقاله ی « دزد ناشی به کاهدان می زند» تاکید کردم، رجوی دچار «جنون» نشده است؟ 

ایرج مصداقی

۳ فوریه ۲۰۱۶

 irajmesdaghi@gmail.com

www.irajmesdaghi.com

 

منبع: ایرج مصداقی

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

facebook Yahoo Google Twitter Delicious دنباله بالاترین

   

نسخه‌ی چاپی  


irajmesdaghi@gmail.com    | | IRAJ MESDAGHI 2007  ©