«کانون فعالین چپ و کمونیست ایرانی در دانمارک» با صدور اطلاعیهای فراخوانی برای برپایی یک اکسیون اعتراضی به مناسبت هفدمین سالگرد فاجعه قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ داده است.
این کانون در اطلاعیه خویش که در سایتهای متعدد اینترنتی منتشر شده آورده است:
«ياد جانباختگان زندانيان سياسي را گرامي بداريم
۱۷ سال پیش درتابستان ۱۳۶۷ هزاران نفراز زندانیان سیاسی در مدت زمان کوتاهی قتل عام شدند.
قتل عام زندانیان سیاسی که توسط سران رژیم اسلامی طرح ریزی شد و به تشکیل «کمیسیون مرگ» انجامید در شهریور ۱۳۶۷ به فرمان خمینی جلاد به مرحله اجرا در آمد. طراحان این جنایت دهشتناک بر این باور بودند که با کشتار یک نسل از انقلابیون و انسانهای آگاه و مبارز و کمونیست می توان گورستانی به وسعت ایران ایجاد نمود تا از قبل آن و بر تل کشته ها نظام سرمایه داری در بحران را درایران رونق بخشند.
اکنون دیگر واضح و روشن است که طرح کشتار زندانیان سیاسی بخشی از پروژه «دوران باز سازی» رفسنجانی بود که با حمایت صندوق بین المللی پول و بانک جهــــــانی و موسسات امپریالیستی روبرو شد و در همین راستاست که ســـــــکوت و خموشــی رذیلانه کشورهای امپریالیست و رسانه های بورژوازی بین المللی در مقابل این جنایت کم نظیر و فراموش نشـــــدنی مفهوم و معنای ویژه ای پیدا می کند. حقیقت مسلم دیگر در ارتباط با این جنایت این است که کلیت رژیم و همــــه جناحهـــای آن در تمامی مراحل این قتل عام دخیل و ســــــهیم بوده و هستند.
در هفدهمین ســــالگرد این جنایت فاشیستی یاد و خاطره هزاران زندانی اعدام شده را عزیز و گـــــــرامی می داریم و برای سرنگونی انقلابی رژیم و به محاکمه کشیدن عاملین این جنایت تلاش خواهیم ورزید. »
آیا روایت تاریخ میکنیم یا به آنچه در ذهن داریم «آب و تاب» میدهیم؟
آیا اعضای «کانون فعالین چپ و کمونیست ایرانی در دانمارک» پس از گذشت هفده سال از فاجعه کشتار ۶۷نمیدانند که «کمیسیون مرگ» به فرمان «خمینیجلاد» در مرداد ماه تشکیل شد و بیش از ۸۰ درصد جانباختگان در این ماه به جوخههای اعدام سپرده شدند؟
آیا متن حکم خمینی و تصویر نامههای رد و بدل شده بین احمد خمینی، آیت الله منتظری، موسوی اردبیلی و اعضای «کمیسیون مرگ» و تاریخ نوشته شده پای آن ها را ندیدهاند که همگی مربوط به مردادماه است؟
آیا کسانی که تلاش میکنند «عاملین این جنایت» را به محاکمه کشند، نبایستی لااقل از تاریخ وقوع جرم خبر داشته باشند؟
هر چند دسترسی به این اسناد به سادگی امکان پذیر است ولی با وجود این اگر به چنین اسنادی دسترسی ندارند لااقل میتوانند به روز شمار قتلعام ۶۷ که در سایت دیدگاه آمده و خاطرات رضا شمیرانی که در اغلب سایتها درج شده نگاه کنند تا به حقیقت ماجرا واقف گردند.(البته اگر بپذیریم که نمیدانند و بر ناآگاهی استوارند)
با آوردن عبارت «کشتار یک نسل از انقلابیون و انسانهای آگاه و مبارز و کمونیست» قصد کتمان کدام واقعیت را دارند و چرا؟
آیا بر کسی پوشیده است که حداقل نزدیک به ۸۵ درصد قتلعام شدگان، از هواداران سازمان مجاهدین خلق بودهاند؟
آیا کسانی که «تلاش میکنند» به محاکمه قاتلان و جانیان برخاسته و عدالت را جاری کنند نبایستی لااقل پیش از هر چیز حداقل عدالت را در گفتار خویش جاری ساخته و از هویت قتلعام شدگان نام ببرند؟
آیا این انتظار بیجایی است؟
اعضای «کانون فعالین چپ و کمونیست ایرانی در دانمارک» در ادامه اطلاعیه خود مینویسند: «اکنون دیگر واضح و روشن است که طرح کشتار زندانیان سیاسی بخشی از پروژه «دوران باز سازی» رفسنجانی بود که با حمایت صندوق بین المللی پول و بانک جهــــــانی و موسسات امپریالیستی روبرو شد»
آیا وقتی اطلاعیهای تحت عنوان جمعی منتشر میشود نبایستی احساس مسئولیت داشته و در آن از سردادن شعارهای بیمایه پرهیز کرده و از دادن اطلاعات نادرست خودداری کرد؟
ما در عصر آگاهی و اینترنت به سر میبریم آیا فعالین مزبور نمیتوانند به تاریخ صحیح وقایع دسترسی داشته باشند؟
کشتار زندانیان در مرداد و شهریور سال ۶۷ اجرا شد در حالی که کشور هنوز در «دوران جنگ» به سر میبرد و مذاکرات آتش بس نیز آغاز نشده بود و تنها مقامات رژیم قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل را پذیرفته بودند. هنوز میرحسین موسوی نخست وزیر بود و سیدعلی خامنهای رئیس جمهور و یکسالی باقی مانده بود تا رفسنجانی در مرداد ماه ۱۳۶۸ رئیس جمهور شده و «دوران سازندگی» آغاز شود. این درست است که بعدها به همان دلایلی که در اطلاعیه مزبور آمده در ارتباط با این جنایت از طرف مجامع بینالمللی سکوت اختیار شد ولی آیا دسترسی به اطلاعات و بیان صحیح اخبار کار سختی است؟ چرا برای خوانندگان خود احترام قائل نمیشویم؟
آیا اعضای «کانون فعالین چپ و کمونیست ایرانی در دانمارک» میپذیرند اطلاعاتی که دادهاند، چنانکه ادعا کردهاند، «واضح و روشن» نیست؟
آیا با این وصف انتظار دارید مراجع بینالمللی وقعی به ادعاهای ما گذارند؟
آیا میتوان از مراجع بینالمللی انتقاد کرد که چرا پیگیری حقوقی کشتار ۶۷ را به یک خواست بینالمللی تبدیل نمیکنند؟
آیا هیچگاه به ضعفهای خود پرداختهایم؟
آیا...
Irajmesdaghi@yahoo.com