روزگاریست که دل چهره مقصود ندید
ساقیا آن قدح آینه کردار بیار (حافظ)
به تاریخ ۲۰ تیر ماه ۱۳۸۴ آقایان منصور فرهنگ، علی اصغر حاج سيد جوادی، خسرو شاكری، هوشنگ كشاورز صدر، باقر مؤمنی در نامهای به دبیرکل سازمان ملل متحد از جمله مینویسند: (۱)
...«چنانكه اطلاع داريد، بنابر قول حتا دست اندركاران حكومت، و نيز با استناد به استعفای آيتالله منتظري، نايب و جانشين روز آقای خميني، در سال ۱۹۸۸ بيش از ۴۰۰ تن از زندانيان سياسی در كمتر از يك هفته به جوخههای اعدام سپرده شدند. بنابراين، بجاست كه ما نويسندگان اين نامه مراتب نگرانی عميق خود را از وضع نامعلوم زندانيان سياسی ايران به اطلاع جنابعالی برسانيم، و از شما و همهی وجدانهای بيدار جهانی برای حفظ و حراست از جان اين انسانهای در بند كمك بخواهيم.»
آقایان امضاء کننده نامه فوق به دبیرکل ملل متحد که خواستار آن شدهاند دیگران نیز متن نامهشان را امضا کنند، آمار فوق را از کجا آوردهاند؟ استنادشان چیست؟ به چه دلیل و بر اساس کدام آمار و معیار جنایت رژیم را تخفیف میدهند؟ چگونه و با چه مکانیسمی آمار قتلعام شدگان تا این حد تقلیل یافته است؟
مقصودشان از اعدام بیش از ۴۰۰ تن در یک هفته چیست؟ آیا اشتباه شده و منظور ۴۰۰۰ نفر بوده است؟! در این صورت نیز عبارت «با استناد به استعفای آيتالله منتظري ... » درست نیست چون این عدد از ایشان نقل نشده است ….بگذریم
این قتل عام از شش مرداد ۶۷ تا ۱۳ شهریور ۶۷ ادامه داشت،. چرا آن را به یک هفته تقلیلدادهاند؟ آیا منظور قتل عام زندانیان مارکسیست در خلال روزهای ۵ تا ۱۳ شهریور ۱۳۶۷ است؟ آیا زندانیان مجاهد که غالباً طی مردادماه به مسلخ رفته بودند، مستثنی شدهاند؟
آیتالله منتظری که به او استناد کردهاند، صحبت از ۲۸۰۰ تا ۳۸۰۰ نفر میکند. سازمان مجاهدین خلق ایران نام و مشخصات ۳۲۰۰ تن از هواداران این سازمان را که در جریان قتلعام سال ۶۷ به قربانگاه رفتند منتشر کردهاست. سازمانهای مختلف کمونیستی نام بیش از ۴۰۰ تن از اعضا و هوادارانشان را که در این جنایت بزرگ علیه بشریت به قربانگاه رفتند منتشر کردهاند. من که خود شاهد این جنایت بزرگ بودهام بیش از هزار نفر از آنان را شخصاً میشناسم.
اگر دبیرکل سازمان ملل متحد از آنان پرسید که سازمان عفو بینالملل در همان سال ۶۷ از اعدام ۲۵۰۰ نفر سخن گفته، چه خواهند گفت؟ و... نیزه بازی اندر این گوهای تنگ/ نیزه بازان را همی آرد به تنگ (مولانا)
آیا در نظر آنان کشتار زندانیان مارکسیست جرم میباشد؟ آیا از زندانیان قتلعام شده مجاهد که اکثریت قتلعام شدگان را تشکیل میدادند نبایستی ذکری به میان آید؟ آیا حقوق بشر و حق حیات هم بایستی گزینشی باشد؟ (۲)
آیا من اشتباه میکنم و آقایان معیارهای دیگری را مد نظر داشتهاند؟ آیا نتیجه بیخبری از اوضاع و احوال داخلی است؟ آیا به هنگام امضای متن به این پرسشها توجهی نکرده بودند؟ آیا نبایستی به هنگام نوشتن نامه به مراجع قانونی و بینالمللی حداقل ظرافتها و دقایق را رعایت کرد؟
یا که در برابر مبالغههای آنچنانی میبایستی به مواضع اینچنینی رسید؟
یادش به خیر کیومرث منشی زاده، سخن نغزی از او در «کتاب جمعه» مرحوم شاملو چاپ شده بود او با موشکافی دقیقی در ارتباط با روانشناسی ما ایرانیان نوشته بود: ما یا چهلستون میسازیم و یا بیستون
پاورقی
۱- این نامه در سایتهای اخبار روز ، روشنگری، صدای ما ارگان جمهوریخواهان دمکرات و لائیک و... درج شده است.
۲- در مقاله «قابل توجه دوستان و دشمنان اکبر گنجی» که در سایت دیدگاه http://www.didgah.net/maghalehMatnKamel.php?id=5610 آمده است، تلاش کردم به موضوع گزینشی بودن حقوق بشر نیز بپردازم
irajmesdaghi@yahoo.com