مقاله جدید هوشنگ اسدی به نام «من شاهم» و همچنین مطلب او در رابطه با احمد اللهیاری و تلاش بیوقفهاش برای خاک پاشیدن در چشم حقیقت مرا وا داشت تا مواردی چند در رابطه با او را نوشته و پرده از بخشی از اقدامات او بردارم. هوشنگ اسدی متأسفانه همچنان مشغول توطئه چینی است.
سال گذشته با انتشار مقالهی روشنگرانهای تحت نام «چه کسانی تیغ زنگیان مست را تیز کردند» در نشریه وزین آرش http://www.arashmag.com/content/view/646/46/با ارائه اسناد و مدارک به نقش هوشنگ اسدی در تئوریزه کردن بحث «تهاجم فرهنگی» پرداختم. هوشنگ اسدی که دفاعی در برابر نوشتههای کینهتوزانهاش علیه روشنفکران ایرانی نداشت بدون آن که توضیحی در رابطه با نوشته من ارائه دهد با خدعه و فریب متنی را تهیه کرد و بدون آن که مسئولیت آن را به عهده گیرد تعدادی از همکارانش در سایت روز آنلاین را به دفاع از خود پشت آن آورد. جوری هم وانمود کرد که انگار نه انگار که بانی این لشکرکشی خود اوست.
بعد از مرگ احمد اللهیاری، هوشنگ اسدی در تاریخ ۳ بهمن ۱۳۸۶ مدعی شد که سلسله مقالات علیه روشنفکران ایرانی که در مقاله مزبور به آنها اشاره کرده بودم را احمد اللهیاری نوشته و به نام او ۲۱ سال پیش در کیهان چاپ کرده بود. تا روزی که اللهیاری زنده بود و میتوانست از خود دفاع کند، اسدی چنین چیزی نمیگفت حالا که وی مرده و دستش از دنیا کوتاه است، اسدی هم زبانش باز شده است! گویا تا زمانی که اللهیاری زنده بود از او خجالت میکشید چنین چیزی را بگوید.
البته این احتمال وجود دارد که اسدی با همکاری احمد اللهیاری و امثال او دست به کارهای مشابهی زده باشد. برای همین تا زمانی که وی زنده بود در این زمینه سکوت اختیار کرده بود تا مبادا رازهای پنهانی برملا شوند.