ایرج مصداقی  
تماس
زندگینامه
از سایت‌های دیگر
مقاله
گفت‌وگو
صفحه‌ی نخست


یک نقد و یک پاسخ

ایرج مصداقی

در پی انتشار مقاله‌‌ی من تحت عنوان «دستگیری خانم هاله اسفندیاری و طرح چند پرسش» در سایت ایران گلوبال، آقای کیانوش توکلی مسئول سایت زحمت کشیده و نقدی را بر مطلب مزبور نوشته و از من خواستند در صورتی که مدرکی برای اثبات ادعای خود دارم آن را ارائه دهم. در زیر نقد ایشان و همچنین پاسخ آن را می‌آورم. ذکر این نکته ضروری است که آقای توکلی بلافاصله پاسخ من را در روی سایت ایران گلوبال انتشار دادند. از این بابت کمال تشکر را از ایشان دارم. از آن‌جایی که تصور کردم چه بسا دیگران نیز چنین نقد و یا سؤالی داشته باشند لازم دیدم هم نقد ایشان و هم پاسخ مرا با هم بخوانند تا مسائل بهتر شکافته شود.

 

 کینه مانع دستیابی به حقیقت است


نقدی بر نوشته ایرج مصداقی

 

نویسنده: کیانوش توکلی  

من یکی از کادر های فدائیان اکثریت در آن سالها بودم و سالهاست که پی به اشتباه خط مشی بغایت نادرست "ضد امپریالیستی و شکوفایی جمهوری اسلامی ..." برده ام و به سهم خود نیز این دوران را نقد کرده ام و انگیزه امروز من جبران دیروز است ....با این وجود در همان دوران به خیلی از رهبران جناح اقلیت پناه داده و کمک کرده ام و از اعدام ها ان ها خون گریه کرده ام واقعا تجعب می کنم که شما چه بی انصافانه با چرخش قلم صد ها هزار فدایی و توده ای در یک جا گوشه رینگ گذاشته و اینگونه نا عادلانه در باره تک تک انها این طور قضاوت کرده اید :

" در آن دوران سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) و حزب توده‌ با صدور اطلاعیه‌های پی‌در‌پی خواهان دستگیری و مجازات رهبران گروه‌های سیاسی مخالف جمهوری اسلامی بودند. و حتا برای دستگیری و کشته شدن آن‌ها هلهله و شادی کرده و به مقامات رژیم جمهوری اسلامی تبریک می‌گفتند"

جناب ایرج مصداقی شما که در زندان بوده اید ،کجا از دل تک تک هزاران نفر فدایی اکثریت خبر داشته اید کجا ما از دستگیری شما ها هلهله و شادی کرده ایم دروغ هم اندازه ای داردلطفا یکی از این اطلامیه های پی در پی که خواهان دستگیری شما بوده است ،برایم بفرستید...

این نوشته شما نشان می دهد چیز زیادی از گذشت روزگار نیاموخته اید؛ مگر مبارزه مسلحانه گروهای اپوزیسیون با رزیمی که 90% مردم را "عاشقانه" همراه خودداشت درست بود؟ ایا خط مشی رهبران مجاهدین و فدائیان اقلیت در ان روز ها درست بود ؟ ایا این رهبران به سهم خود مسئول مرگ این هزاران مجاهد و فدایی نیستند که انها را در بد ترین شرایط به مصاف دشمن آدم خواری مثل خمینی قرار داده اند ؟ یا شاید چون فکر می کنید این رهبران اپوزیسیون از انجا که خط مشی رادیکالی و نظامی در پیش گرفته بودند پس مثل امامان معصومند؟

واقیعت این است به دلایل گوناگون همه ما سیاسیون و روشنفکران که متشکل در سازمانها و احزاب مختلف دچار اشتباهات فاحش بوده ایم ما بجای دوستی ، همکاری و همفکری با یکد دیگر برای سد زدن جلوی پا گیری اژدهایی بنام حکومت اسلامی زیر پای همو خالی می کردیم بجای رقابت با هم بهم کینه و نفرت می پاشیدم و این کینه متاسفانه همچنان در قلبتان جای دارد و این کینه مانع جدی جهت شناخت و دستیابی به همه حقایق داستان انقلاب 57 می شود.

 

ایمیل نویسنده: masror49@hotmail.com

سایت نویسنده: http://www.iranglobal.dk/

 

پاسخ من به نقد آقای کیانوش توکلی

 

بیان حقیقت و نه کینه ورزی

 

آقای توکلی عزیز سلام!

 

ممنون از این که زحمت کشیده و مواردی را در نقد نوشته‌ام ذکر کردید. تصور من این نیست که حقیقت نزد من است. دارای کینه‌ای نیستم. من در دوران زندان دوستان توده‌ای و اکثریتی زیادی داشته‌ام. از روابط صمیمی هم با آن‌ها برخوردار بوده‌ام. در خاطراتم نیز از آن‌ها یاد کرده‌ام. این که گفته شود کینه‌ورزم چنین نیست. اما حقایق تاریخی چیز دیگری است.

شما می‌توانید بگویید که در کشته شدن دوستان خود خون گریه می‌کردید من هم می‌پذیرم. این یک احساس انسانی است. دوستانی نزدیکی دارم که آن‌ها نیز این‌ گونه بودند ولی شما نمی‌توانید احساس شخصی خود و یا بخشی از هواداران سازمان اکثریت را به سیاست رسمی این سازمان تعمیم دهید. این درست نیست. سیاست رسمی سازمان اکثریت همکاری با رژیم جمهوری اسلامی بود. این مثل روز روشن است. موضوع تنها در حمایت از خط ضد امپریالیستی امام خمینی خلاصه نمی‌شد.

موارد زیر مشت نمونه خروار است چنانکه وقت گذاشته شود مثنوی هفتاد من می‌شود. همین چند مورد را می‌نویسم. من که خود شاهد جشن گرفتن توده‌ای ها و اکثریتی ها برای کشته شدن موسی خیابانی و اشرف ربیعی و ... بودم.

من خوشحالی آن‌ها از دستگیری روحانی‌ها و «سه‌جهانی‌ها» و «مائوثیست‌ها» را دیده‌‌ام و....

در زندان این مسئله آنقدر بارز بود که لاجوردی به هنگام مصاحبه حسین روحانی بلندگو را گرفت و به صراحت گفت به زودی کیانوری را هم همین جا خواهیم آورد.

جناب توکلی عزیز اشتباه گروه‌های سیاسی در خط مشی مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی یک چیز است و همکاری با یک رژیم فاشیستی در سیاه‌ترین روزهای میهن چیز دیگر. این دو را نباید از یک جنس دانست.

 

اما چون گفتید آیا مدرکی در رابطه با ادعاهایم از نشریه کار هست یا نه، موارد زیر را می‌آورم.

 

اطلاعیه سازمان اکثریت در رابطه با اعدام نوجوانان و جوانانی که در ۳۰ خرداد دستگیر و بدون احراز هویت اعدام شده بودند و دادستانی از خانواده‌هایشان خواسته بود برای شناسایی اجساد فرزندانشان به اوین مراجعه کنند. 

 

«سازمان ما اقدامات قاطع دادگاه‌ها را در برخورد با ضد انقلاب و وابستگان رژیم سابق و همه متحدان امپریالیسم همواره مورد حمایت قاطع قرار داده و می‌دهد. این اقدامات قانون شکنانه را محکوم می‌کند.»

 

نشریه کار شماره ۱۱۵ ، سه تیرماه ۱۳۶۰

 

اطلاعیه کمیته مرکزی سازمان فداییان خلق ایران اکثریت پس از هفتم تیرماه ۶۰ که از هواداران خود می‌خواهد تحرکات را به سپاه پاسداران اطلاع دهند:

 

«هواداران سازمان همدوش و همراه با دیگر نیروهای مدافع انقلاب و مدافع جمهوری اسلامی ایران باید تمام هشیاری خود را به کار گیرند، حرکات شبکه مزدوران امپریالیسم آمریکا را دقیقا زیر نظر بگیرند و هر اطلاعی از طرح‌ها و نقشه‌های جنایتکارانه آنان به دست آوردند ، فوراً سپاه پاسداران و سازمان را مطلع سازند.»

 

نشریه کار شماره‌ی ۱۱۶ – ۱۰ تیرماه ۱۳۶۰

 

اطلاعیه مشترک حزب توده و اکثریت

«خلق حق دارد و باید این دشمنان سوگند خورده‌ی انقلاب را بدون کوچک‌ترین مماشات سرکوب کند.»

 

نشریه کار شماره‌ ۱۳۴ به تاریخ  ۱۳ آبان ۶۰

 

این موضع گیری سازمان اکثریت پس از کشته شدن موسی خیابانی، اشرف ربیعی و ... است:

 

«سرکوب قاطع تروریست‌هایی که با اعمال جنایت‌کارانه‌ی خود نابودی انقلاب را طلب می‌کردند یک ضرورت مبرم بود. هر نوع تردید در این زمینه مسلماً به سود ضدانقلاب تمام می‌شد. نیروهای انقلابی می‌بایستی ضمن خویشتن داری و پرهیز از سراسیمگی و شتاب‌زدگی شرکت کنندگان مستقیم در عملیات تخریب و ترور را با قاطعیت تمام سرکوب نمایند.آری این انقلاب است که در جریان بالندگی ناخالصی‌ها را به دور می‌ریزد و خائنین را در زیر گام‌های سنگین و استوار خود له می‌کند.»

 

نشریه‌ی کار ارگان رسمی سازمان اکثریت، شماره ۱۴۹، ۲۸ بهمن ۶۰.

 

موضعگیری مهدی فتاپور و رقیه دانشگری کاندیدای سازمان فداییان خلق ایران اکثریت برای انتخابات میاندوره‌ای مجلس شورای اسلامی

 

«قبل از این که به مسئله‌ی اعدام تعدادی از دختران و پسران جوان توسط دادگاه انقلاب بپردازیم لازم است اول به عوامل و شرایط به وجود آورنده این قبیل خشونت‌ها توجه کنیم و مسئله را نه صرفاً از جنبه عاطفی و اخلاقی- که به نوبه خود حائز اهمیت است- آن‌چنان که ضد انقلاب سعی در عمده کردن آن دارد، بلکه از زاویه‌ی مصالح و منافع انقلاب بررسی کنیم. هواداران سازمان در موقعیت خطیر کنونی باید وظایف خود را هوشیارانه‌تر و قاطعانه‌تر از پیش انجام دهند. افشای دسیسه‌های ضد انقلاب و شناساندن سیاست‌های ضد انقلابی گروهک‌ها در محیط کار و در میان خانواده‌ها و در هر کجا که توده حضور دارند جزو وظایف مبرم هواداران مبارزه است»

 

نشریه‌ی کار، ارگان رسمی سازمان اکثریت، شماره‌ی ۱۲۰، هفت مرداد ۱۳۶۰.

 

موضعگیری در حمایت از دستگیری رهبران پیکار

 

«در نتیجه‌ی پیگیری نیروهای سپاه پاسداران و کمیته تعداد زیادی از کادر مرکزی و مسئولین گروهک آمریکایی پیکار از جمله علیرضا سپاسی ‌آشتیانی و حسین احمدی روحانی و عده‌ای دیگر از جمله فریدون اعظمی دستگیر شده‌اند.»

 

کار اکثریت شماره‌ی ۱۴۹، بیست و هشتم بهمن ۶۰

 

«این سرنوشت دردناک تمام کسانی است که آگاهانه یا ناآگاهانه بنام مردم توطئه می‌کنند. در عین حال ممکن است که برخی از عناصر این گروه‌هک ها بتوانند همچنان به موجودیت فلاکتبار خود ادامه دهند. ولی چنین کسانی با مرگ فاصله چندانی ندارند. .....

این سرنوشت تلخ و محتوم همه کسانی است که نه راه دریا که راه مرداب را در پیش دارند. »

 

کار اکثریت شماره‌ی ۱۴۹، بیست و هشتم بهمن ۶۰

 

«ما هم صدا با اکثریت مردم ایران خواهان آن هستیم که دادگاه‌های انقلاب نسبت به هواداران گول خورده سازمان‌های چپ‌رو و آنارشیست سیاست ارشاد در پیش گیرند و حساب انبوه هواداران فریب خورده این گروه‌ها را از حساب رهبران خائن‌شان که آشکارا به انقلاب و مردم پشت کرده‌اند جدا کنند.دادگاه‌های انقلاب به همان نسبتی که شایسته است نسبت به رهبران این گروه ها برخورد جدی داشته باشند به سود انقلاب و مردم است که کاری نکنند که این ها (هواداران گول خورده) روی لجاجت و تعصب بیفتند.»

 

کار شماره ۱۲۲ بیست و یک مرداد ۱۳۶۰

 

شرکت در کشتار اعضا و کادرهای اتحادیه کمونیست‌ها

«فدائیان خلق ایران(اکثریت) و نیروهای حزب توده ایران از همان نخستین لحظات یورش مهاجمان ضد انقلابی دوش به دوش مردم و نیروهای بسیج سپاه و دیگر نیروهای انتظامی شهر با فداکاری در سرکوب و دفع مهاجمان فعالانه شرکت داشتند. دو تن از رفقای ما و حزب در حوادث آمل توسط مهاجمان ضد انقلابی از ناحیه شکم و سر مجروح شدند که هم اکنون در بیمارستان بستری هستند...»

 

نشریه‌ی کار، سازمان فدائیان خلق ایران(اکثریت)، شماره‌ی ۱۴۷، ۱۴ بهمن‌ماه ۱۳۶۰.

 

به دنبال شکست مفتضحانه‌ سیاست خائنانه‌ی باند رجوی برای گسترش درگیری‌های مسلحانه خیابانی، جبهه‌ی متحد ضدانقلاب به سرکردگی آمریکای جنایتکار تلاش‌های مذبوحانه تازه‌ای در جنگل‌‌های شمال کشور تدارک می‌بیند. شواهد و قرائن موجود حاکی از آن است که تلاش‌های مذبوحانه‌ در جهت اجرای سیاست‌های براندازی شورای به اصطلاح مقاومت ملی از همکاری و همدستی فعال همه نیروهای ضدانقلابی از سلطنت‌طلبان تا باند خیانتکار رجوی- خیابانی برخوردار است. گویا اجرای نقشه‌ی تازه‌ای که شکست مفتضحانه آن هم اکنون آشکار است به عهده‌ی جاسوسان سه جهانی و سایر مائوئیست‌های همدست آمریکا نهاده شده است.

 

نشریه کار، شماره‌ی ۱۲۷، چهارم آذرماه ۱۳۶۰.

 

 

باندهای مسلح ضدانقلابی در مازندران تا کنون چند بار از جمله در ۲۴ آبان‌ماه راهزنانه مبادرت به بستن جاده آمل- تهران کرده‌اند و تا کنون تعدادی از مردم را به گروگان گرفته و چند نفر از پاسداران را به شهادت رسانده‌اند در این درگیری‌ها مردم با آتش زدن اعلامیه‌های ضدانقلابیون خشم و نفرت خود را از این دستجات ضدانقلابی اظهار می‌داشتند.

 

 

نشریه کار، شماره‌ی ۱۲۷، چهارم آذرماه ۱۳۶۰.

 

ایرج مصداقی

۳ خرداد ۱۳۸۶

 

 

منبع: ایرج مصداقی

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

facebook Yahoo Google Twitter Delicious دنباله بالاترین

   

نسخه‌ی چاپی  


irajmesdaghi@gmail.com    | | IRAJ MESDAGHI 2007  ©